گذشتهی ساده:
counterattackedشکل سوم:
counterattackedسومشخص مفرد:
counterattacksوجه وصفی حال:
counterattackingشکل جمع:
counterattacksشکل نوشتاری دیگر این لغت: counter-attack
حملهی متقابل، ضدحمله، پاتک
The army launched a counterattack to push back the enemy forces.
ارتش برای عقب راندن نیروهای دشمن دست به حملهی متقابل زد.
The boxer dodged his opponent's punch and launched a counterattack.
مشتزن از مشت حریف جاخالی داد و ضدحملهای را انجام کرد.
ضدحمله زدن، حملهی متقابل کردن، دست به حملهی متقابل زدن، دست به ضدحمله زدن، پاتک زدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They counterattacked with all their tanks.
آنان با همهی تانکهای خود پاتک زدند.
The enemy troops were advancing, but our soldiers quickly counter-attacked and pushed them back.
نیروهای دشمن در حال پیشروی بودند اما سربازان ما بهسرعت ضد حمله زدند و آنها را عقب راندند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «counterattack» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/counterattack