گذشتهی ساده:
counterattackedشکل سوم:
counterattackedسومشخص مفرد:
counterattacksضدحمله
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The coach praised the team's counterattacking skills.
مربی مهارتهای ضدحملهی تیم را ستود.
The counterattacking strategy proved to be effective in catching the opposing team off guard.
ثابت شد که استراتژی ضدحمله در غافلگیر کردن تیم مقابل مؤثر است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «counterattacking» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/counterattacking