گذشتهی ساده:
respondedشکل سوم:
respondedسومشخص مفرد:
respondsوجه وصفی حال:
respondingپاسخ دادن، واکنش نشان دادن، جواب دادن، عکسالعمل نشان دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
The pupil of the eye responds to change of light intensity.
مردمک چشم نسبت به تغییر شدت نور واکنش نشان میدهد.
She responded angrily to the insult.
نسبت به آن توهین با عصبانیت واکنش نشان داد.
Ali responded negatively to our question.
علی به پرسش ما پاسخ منفی داد.
an infection that responded to treatment
عفونتی که به درمان جواب داد
پاسخ، واکنش، جواب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The teacher patiently waited for the students' respond to her question.
معلم صبورانه منتظر پاسخ شاگرد به سوالش ماند.
the company's quick respond to the customer's complaint
پاسخ سریع شرکت به شکایت مشتری
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «respond» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/respond