پاسخ سریع و زیرکانه
Their repartee had everyone at the party laughing.
پاسخ سریع و زیرکانهی آنها همه را در مهمانی خنداند.
Her repartee was always sharp.
پاسخ سریع و زیرکانهاش همیشه بُرنده بود.
حاضرجوابی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her skill at repartee has made her enemies.
مهارت او در حاضرجوابی برایش دشمن درست کرده است.
She surprised everyone with her repartee.
همه را با حاضرجوابیاش شگفتزده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «repartee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/repartee