شوخی، بذله، لطیفه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His witticism left everyone in the room laughing uncontrollably.
شوخی او باعث شد همه در اتاق بیاختیار بخندند.
The writer's witticisms added a touch of humor to the otherwise serious novel.
بذلهی نویسنده کمی طنز به این رمان جدی افزود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «witticism» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/witticism