با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Ha-ha

    hɑː hɑː hɑːˈhɑː hɑːˈhɑː
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    interjection noun
    رجوع شود به: ha

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    noun
    (معماری - دیواری که در گودی به دور باغ و غیره می‌سازند تا در عین حفاظت جلو منظره‌ی خارج را نگیرد) دیوار کندک (haha هم می‌نویسند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ha-ha

    1. noun A ditch with one side being a retaining wall; used to divide lands without defacing the landscape
      Synonyms: sunk fence, haw-haw, hee-haw, horselaugh
    2. noun Words or actions intended to excite laughter or amusement
      Synonyms: gag, jape, jest, joke, quip, witticism, funny

    ارجاع به لغت ha-ha

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ha-ha» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ha-ha

    لغات نزدیک ha-ha

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی