گذشتهی ساده:
decodedشکل سوم:
decodedسومشخص مفرد:
decodesوجه وصفی حال:
decodingرمزگشایی کردن، شناسایی کردن، کشف کردن، کُدگشایی کردن
The detective was able to decode the cryptic message.
کارآگاه توانست پیام مرموز را رمزگشایی کند.
The scientist is working to decode the genetic sequence.
این دانشمند درحال کار بر روی شناسایی توالی ژنتیکی است.
زبانشناسی رمزگشایی کردن، ساده کردن، درک کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The linguist was able to decode the complex grammatical structure.
زبانشناس توانست ساختار دستوری پیچیده را رمزگشایی کند.
Can you decode this message for me?
آیا میتوانید این پیام را برای من ساده کنید؟
گذشتهی ساده decode در زبان انگلیسی decoded است.
شکل سوم decode در زبان انگلیسی decoded است.
وجه وصفی حال decode در زبان انگلیسی decoding است.
سومشخص مفرد decode در زبان انگلیسی decodes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «decode» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/decode