فرار کردن، گریختن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
They were fleeing the police.
آنها داشتند از دست پلیس فرار میکردند.
As the storm approached, people began to flee the beach.
با نزدیک شدن طوفان، مردم شروع به فرار از ساحل کردند.
Several hundred people are fleeing because of a forest fire.
صدها نفر به دلیل آتشسوزی جنگل دارند میگریزند.
ناپدید شدن، محو شدن (زود)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Night had fled.
شب ناپدید شده بود.
The shadows flee at the first light of dawn.
سایهها با اولین نور سحر محو میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flee» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flee