آخرین به‌روزرسانی:

Cut Out

ˈkʌt̬aʊt ˈkʌtaʊt

گذشته‌ی ساده:

cut out

شکل سوم:

cut out

سوم‌شخص مفرد:

cuts out

وجه وصفی حال:

cutting out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb C1

بریدن، برش دادن، جدا کردن، سوا کردن

The tailor had to cut out the excess fabric before sewing the dress.

خیاط مجبور شد قبل‌از دوخت لباس، پارچه‌ی اضافی را برش دهد.

She carefully cut out the heart shape from the red paper.

او بادقت شکل قلب را از کاغذ قرمز جدا کرد.

phrasal verb verb - intransitive verb - transitive C1

ترک کردن، از کاری دست برداشتن، خودداری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

I decided to cut out caffeine to reduce my daily intake of stimulants.

تصمیم گرفتم برای کاهش مصرف روزانه‌ی محرک‌ها، کافئین را ترک کنم.

If you want to lose weight, you should cut out late-night snacking.

اگر می‌خواهید وزن کم کنید، باید از میان‌وعده‌های آخر شب خودداری کنید.

phrasal verb

حذف کردن، محروم کردن، از قلم انداختن

The teacher had to cut out the disruptive student from the class discussion.

معلم مجبور شد دانش‌آموز بازیگوش را از بحث کلاس محروم کند.

I had to cut out my friend from the group chat.

من مجبور شدم دوستم را از چت گروهی حذف کنم.

phrasal verb verb - transitive

(موتور و غیره) از کار افتادن، ایستادن، خاموش شدن

The car engine cut out as we were driving down the highway.

وقتی در بزرگراه درحال رانندگی بودیم، موتور ماشین خاموش شد.

The printer keeps cutting out in the middle of printing documents.

چاپگر مدام در وسط چاپ اسناد از کار می‌افتد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cut out

  1. phrasal verb excise, remove
    Synonyms:
    remove eliminate exclude extract stop give up delete displace oust supplant supersede usurp sever carve exsect extirpate pull out refrain from cease
    Antonyms:
    include add
  1. phrasal verb refrain from (doing something)
    Synonyms:
    to stop/cease (doing something) using something etc.
  1. phrasal verb separate from a herd
  1. phrasal verb stop working
    Synonyms:
    to switch off (of a person on the telephone etc.) be disconnected
  1. phrasal verb leave suddenly
  1. phrasal verb arrange

Phrasal verbs

be cut out for

مناسب بودن، خصیصه‌های لازم را داشتن

cut out for

(عامیانه) مناسب، مستعد

سوال‌های رایج cut out

معنی cut out به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی Cut out در زبان فارسی به‌صورت‌های مختلفی ترجمه می‌شود، از جمله: بُریدن، حذف کردن، خاموش شدن (برای دستگاه‌ها)، یا کنار گذاشتن (برای عادت‌ها یا چیزهای ناخواسته). ترجمه‌ی دقیق آن به زمینه‌ی کاربردش بستگی دارد.

عبارت فعلی "cut out" یکی از اصطلاحات چندمنظوره و پُراستفاده در زبان انگلیسی است که بسته به موقعیت، معانی و کاربردهای متفاوتی دارد. در ساده‌ترین شکل، این اصطلاح به عمل بریدن بخشی از چیزی اشاره دارد—چه به‌صورت فیزیکی، مانند بریدن تکه‌ای از روزنامه، و چه به‌صورت مجازی، مانند حذف بخشی از متن، تصویر یا فایل دیجیتال. در طراحی، هنرهای تجسمی، یا کارهای دستی، "cut out" به عملی رایج تبدیل شده که با استفاده از قیچی یا ابزارهای دیجیتال برای جدا کردن و انتخاب یک بخش خاص انجام می‌گیرد.

در حوزه‌ی سلامت و سبک زندگی، "cut out" به معنای حذف یا ترک مصرف یک ماده یا عادت به کار می‌رود. به‌طور مثال، وقتی کسی می‌گوید: "I’ve cut out sugar from my diet", منظورش این است که شکر را به‌طور کامل از برنامه‌ی غذایی خود کنار گذاشته است. در این کاربرد، "cut out" نشانه‌ای از تصمیمی آگاهانه برای بهبود وضعیت جسمی یا روانی است. افراد ممکن است مصرف قند، فست‌فود، نوشیدنی‌های گازدار یا حتی شبکه‌های اجتماعی را "cut out" کنند تا کنترل بیشتری روی سبک زندگی‌شان داشته باشند.

در زمینه‌ی فنی و الکترونیکی، "cut out" معنای دیگری پیدا می‌کند: خاموش شدن یا توقف ناگهانی عملکرد یک وسیله یا دستگاه. مثلاً جمله‌ی "The engine suddenly cut out" به این معناست که موتور ناگهان از کار افتاده یا خاموش شده است. این اتفاق معمولاً نشان‌دهنده‌ی وجود مشکل فنی، قطع برق یا نقص عملکردی است. در چنین مواردی، این اصطلاح به شکل غیرارادی یا پیش‌بینی‌نشده به‌کار می‌رود و با مفهوم خرابی یا نقص گره خورده است.

یکی دیگر از معانی رایج "cut out" در حوزه‌ی اجتماعی و رفتاری است: کنار گذاشتن یا حذف یک فرد، عامل یا تأثیر از موقعیتی خاص. برای نمونه، در جملاتی مانند "He was cut out of the project", این اصطلاح نشان‌دهنده‌ی حذف یا محروم شدن فرد از مشارکت یا دسترسی به موقعیتی خاص است. این نوع کاربرد می‌تواند هم‌زمان بار احساسی، اجتماعی یا حتی سیاسی داشته باشد و به شکلی غیرمستقیم نشان‌دهنده‌ی طرد شدن یا کنار گذاشتن فرد از یک گروه یا فرآیند باشد.

"cut out" با تمام سادگی ظاهری‌اش، اصطلاحی غنی از معناست که در طیف وسیعی از موقعیت‌ها قابل استفاده است. از فعالیت‌های روزمره گرفته تا فناوری، از سلامت فردی تا روابط اجتماعی، این عبارت توانایی آن را دارد که با تغییر زمینه، معنای خود را تغییر دهد. همین انعطاف‌پذیری باعث شده که "cut out" یکی از فعل‌های چندمنظوره، کاربردی و زنده در زبان انگلیسی باشد—عبارتی که درک کامل آن نیازمند توجه دقیق به زمینه و هدف گوینده است.

ارجاع به لغت cut out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cut out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cut-out

لغات نزدیک cut out

پیشنهاد بهبود معانی