با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Befuddlement

bɪˈfʌdlmənt bɪˈfʌdlmənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    گیجی، فریفتگی، مستی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد befuddlement

  1. noun A stunned or bewildered condition
    Synonyms: bewilderment, puzzlement, mystification, bewilderedness, daze, discombobulation, fog, muddle, perplexity, obfuscation, stupefaction, stupor, trance, bafflement, bemusement

ارجاع به لغت befuddlement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «befuddlement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/befuddlement

لغات نزدیک befuddlement

پیشنهاد بهبود معانی