امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Obnubilate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
در زیر ابر پوشاندن، ابری کردن، تخدیر شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد obnubilate

  1. verb make unclear, indistinct, or blurred
    Synonyms:
    blur cloud obscure fog confuse mist becloud befog haze-over

ارجاع به لغت obnubilate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «obnubilate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/obnubilate

لغات نزدیک obnubilate

پیشنهاد بهبود معانی