فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Intemperate

ɪnˈtemprət ɪnˈtemprət

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

زیاده‌رو، بی‌اعتدال، افراط‌کار، افراطی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

an intemperate wind

باد شدید

intemperate weather

آب‌وهوای نامعتدل

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intemperate

  1. adjective drunken
    Synonyms:
    drunk inebriated alcoholic dissipated
  1. adjective excessive
    Synonyms:
    extreme immoderate unrestrained inordinate unbridled

ارجاع به لغت intemperate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intemperate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intemperate

لغات نزدیک intemperate

پیشنهاد بهبود معانی