صفت تفضیلی:
more acuteصفت عالی:
most acuteتیزرو، تیز، نوکتیز، زیرک، تیزنظر، تند، شدید
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
an acute pain
درد شدید
an acute observer
مراقب تیزهوش
acute hearing
گوش تیز
پزشکی حاد، بحرانی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
acute appendicitis
آپاندیس حاد
پزشکی (سلسله اعصاب) حساس
an acute sense of smell
شامهی حساس
هندسه حاد، تیز (زاویه حاد، زاویه تند)
An acute angle is less than 90 degrees.
زاویهی حاده کمتر از نود درجه است.
موسیقی تیز، زیر
بحران
an acute shortage of food
بحران کمبود غذا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «acute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acute