امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cuspate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
رجوع شود به: cuspated) cuspidate و cusped هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cuspate

  1. adjective Having an end that tapers to a point
    Synonyms:
    sharp cuspated cuspidate cuspidated acicular aciculate aciculated acuminate acute mucronate cusped pointed pointy cuspidal

ارجاع به لغت cuspate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cuspate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cuspate

لغات نزدیک cuspate

پیشنهاد بهبود معانی