فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Cuspid

ˈkʌspɪd ˈkʌspɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cuspid

  1. noun One of the four pointed conical teeth (two in each jaw) located between the incisors and the premolars
    Synonyms: canine, canine-tooth, eyetooth, eye-tooth, dogtooth

ارجاع به لغت cuspid

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cuspid» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cuspid

لغات نزدیک cuspid

پیشنهاد بهبود معانی