Dogtooth

    ˈdɒɡtuːθ ˈdɒɡtuːθ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    دندان نیش، دندان انیاب (eyetooth هم می‌گویند)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    noun plural
    (معماری قرون وسطایی اروپا) گچ‌بری گلبرگی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد dogtooth

    1. noun perennial woodland spring-flowering plant; widely cultivated
      Synonyms:
      dogtooth violet dog's-tooth violet
    1. noun one of the four pointed conical teeth (two in each jaw) located between the incisors and the premolars
      Synonyms:
      canine canine-tooth cuspid eyetooth eye-tooth

    ارجاع به لغت dogtooth

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «dogtooth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dogtooth

    لغات نزدیک dogtooth

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه