آخرین به‌روزرسانی:

Acuminate

American: əˈkjuːmɪnət British: əˈkjuːmɪnɪt

گذشته‌ی ساده:

acuminated

شکل سوم:

acuminated

سوم‌شخص مفرد:

acuminates

وجه وصفی حال:

acuminating

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive adjective adverb

نوک‌تیز، نوک‌دار، باذکاوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

an acuminate leaf

برگ سرسوزنی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد acuminate

  1. adjective having an end that tapers to a point
    Synonyms:
    sharp pointed pointy acute cuspidate cuspated cuspate mucronate aciculate acicular cuspidated aciculated
  1. verb to give a sharp edge to
    Synonyms:
    sharpen hone edge whet

سوال‌های رایج acuminate

گذشته‌ی ساده acuminate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده acuminate در زبان انگلیسی acuminated است.

شکل سوم acuminate چی میشه؟

شکل سوم acuminate در زبان انگلیسی acuminated است.

وجه وصفی حال acuminate چی میشه؟

وجه وصفی حال acuminate در زبان انگلیسی acuminating است.

سوم‌شخص مفرد acuminate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد acuminate در زبان انگلیسی acuminates است.

ارجاع به لغت acuminate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «acuminate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/acuminate

لغات نزدیک acuminate

پیشنهاد بهبود معانی