امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cusk

American: ˈkəsk British: ˈkəsk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun plural
جانورشناسی ماهی کاسک (Brosme brosme - بومی شمال اقیانوس اطلس) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun plural
جانورشناسی رجوع شود به: burbot
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cusk

  1. noun Elongate freshwater cod of northern Europe and Asia and North America having barbels around its mouth
    Synonyms:
    burbot torsk eelpout ling lota-lota Brosme brosme

ارجاع به لغت cusk

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cusk» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cusk

لغات نزدیک cusk

پیشنهاد بهبود معانی