آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Grave

ɡreɪv ɡreɪv

شکل جمع:

graves

صفت تفضیلی:

graver

صفت عالی:

gravest

معنی grave | جمله با grave

noun verb - transitive adjective adverb countable B1

قبر، گودال، سخت، بم، خطرناک، بزرگ، مهم، موقر،سنگین، نقش کردن، تراشیدن، حفر کردن، قبر کندن، دفن کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

grave doubts

شک شدید

a grave danger

خطری جدی

نمونه‌جمله‌های بیشتر

grave situation

وضعیت بحرانی

a grave illness

بیماری وخیم

a grave fault

عیب بسیار بد

grave consequences

عواقب ناگوار

a grave sin

گناه کبیره

the grave old man

پیرمرد موقر

grave colors

رنگ‌های تیره (تند)

My parents' graves are in San Diego.

آرامگاه والدینم در شهر سان‌دیگو است.

The grave comes to all men.

مرگ سراغ همه می‌آید.

the grave of their hopes

تباه شدن امیدهای آن‌ها

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد grave

  1. adjective serious; gloomy
    Synonyms:
  1. noun burial place
    Synonyms:
    tomb resting place vault crypt mausoleum sepulcher mound place of interment final resting place last home shrine catacomb six feet under permanent address

Idioms

to have one's foot in the grave

سالخورده و نزدیک به مرگ بودن، به‌شدت بیمار بودن، در شرف موت بودن

to make one turn (over) in one's grave

انجام دادن کاری که مرده‌ای را در قبر عذاب بدهد، برخلاف میل یا عقیده‌ی مرده‌ای رفتار کردن

سوال‌های رایج grave

شکل جمع grave چی میشه؟

شکل جمع grave در زبان انگلیسی graves است.

صفت تفضیلی grave چی میشه؟

صفت تفضیلی grave در زبان انگلیسی graver است.

صفت عالی grave چی میشه؟

صفت عالی grave در زبان انگلیسی gravest است.

ارجاع به لغت grave

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grave» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grave

لغات نزدیک grave

پیشنهاد بهبود معانی