شکل جمع:
gravesصفت تفضیلی:
graverصفت عالی:
gravestقبر، مزار، گور، آرامگاه
My parents' graves are in San Diego.
آرامگاه والدینم در شهر ساندیگو است.
The archaeologists discovered an ancient grave near the temple.
باستانشناسان، قبری باستانی در نزدیکی معبد کشف کردند.
The grave comes to all men.
مرگ سراغ همه میآید.
the grave of their hopes
تباه شدن امیدهای آنها
وخیم، جدی، شدید، خطرناک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He received a grave warning from his superiors.
او از مافوق خود، هشدار جدی دریافت کرد.
Ignoring climate change could have grave consequences.
نادیده گرفتن تغییرات اقلیمی، میتواند پیامدهای خطرناکی داشته باشد.
grave doubts
شک شدید
a grave danger
خطری جدی
grave situation
وضعیت بحرانی
a grave illness
بیماری وخیم
a grave fault
عیب بسیار بد
grave consequences
عواقب ناگوار
a grave sin
گناه کبیره
the grave old man
پیرمرد موقر
grave colors
رنگهای تیره (تند)
خطر شدید
to have one's foot in the grave
سالخورده و نزدیک به مرگ بودن، بهشدت بیمار بودن، در شرف موت بودن
to make one turn (over) in one's grave
انجام دادن کاری که مردهای را در قبر عذاب بدهد، برخلاف میل یا عقیدهی مردهای رفتار کردن
از گهواره تا گور، سرتاسر زندگانی، همهی عمر
شکل جمع grave در زبان انگلیسی graves است.
صفت تفضیلی grave در زبان انگلیسی graver است.
صفت عالی grave در زبان انگلیسی gravest است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grave» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grave