ضروری، مبرم، محتاج به اقدام یا کمک فوری، فشارآور،بحرانی، مصر، تحمیلی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Tax reform is exigent.
اصلاح مالیاتها فوری و فوتی است.
an exigent employer
کارفرمای سختگیر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «exigent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/exigent