آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Imperative

ɪmˈperətɪv ɪmˈperətɪv

شکل جمع:

imperatives

صفت تفضیلی:

more imperative

صفت عالی:

most imperative

معنی imperative | جمله با imperative

noun adjective C2

امری، دستوری، حتمی، الزام‌آور، ضروری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

an imperative gesture

حرکت (یا عمل) آمرانه

It is imperative that I go.

ناگزیرم که بروم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an imperative duty

وظیفه‌ی واجب

the imperative mood

وجه امری

one of the social imperatives of the present age

یکی از واجبات اجتماعی عصر حاضر

It is imperative that we try again before giving up.

لازم است که پیش از رها کردن کار یک بار دیگر هم بکوشیم.

He lives by a few simple imperatives.

او بر طبق معدودی اصول ساده زندگی می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد imperative

سوال‌های رایج imperative

شکل جمع imperative چی میشه؟

شکل جمع imperative در زبان انگلیسی imperatives است.

صفت تفضیلی imperative چی میشه؟

صفت تفضیلی imperative در زبان انگلیسی more imperative است.

صفت عالی imperative چی میشه؟

صفت عالی imperative در زبان انگلیسی most imperative است.

ارجاع به لغت imperative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imperative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/imperative

لغات نزدیک imperative

پیشنهاد بهبود معانی