با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

High-handed

ˈhaɪˈhændəd haɪˈhændɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    آمرانه، زورگو، زورگویانه، مستبد، مستبدانه، تحکم‌آمیز
    • - She resented his high-handed manner.
    • - او از رفتار مستبدانه‌‌ی آن مرد بدش می‌آمد.
    • - Some treated their staff in a high-handed and tyrannical way.
    • - برخی با کارکنانشان آمرانه و تحکم‌آمیز رفتار می‌کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد high-handed

  1. adjective domineering
    Synonyms: authoritarian, autocratic, bossy, dictatorial, imperious, ironhanded, oppressive, overbearing, tyrannical

ارجاع به لغت high-handed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «high-handed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/high-handed

لغات نزدیک high-handed

پیشنهاد بهبود معانی