تحکمآمیز، تحکمکننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A domineering wife who controlled her husband strictly.
زنی سلطهگرا که شوهرش را سخت مهار میکرد.
his domineering ways
روشهای سلطهگرایانهی او
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «domineering» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/domineering