آرامگاه یادمانی، مقبره (به آرامگاهی بزرگ و باشکوه گفته میشود)
The mausoleum was a somber place.
مقبره جای غمانگیزی بود.
Inside the mausoleum, there were several ornate tombs.
داخل آرامگاه یادمانی چندین قبر مزین وجود داشت.
مکانی بزرگ (خانه، اتاق و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The guest went from the mausoleum to the parlour.
مهمان از اتاق بزرگ به سالن رفت.
He invited him out of the mausoleum into the kitchen.
او را از اتاق بزرگ به آشپزخانه دعوت کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «mausoleum» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mausoleum