با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Life-and-death

    ˌlaɪfənˈdeθ ˌlaɪfənˈdeθ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    خطیر، حیاتی، مرگ و زندگی، سرنوشت‌ساز

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - We were now in a life-and-death situation.
    - اکنون در موقعیتی حیاتی قرار داریم.
    - a life-and-death matter
    - مسئله‌ای سرنوشت‌ساز
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد life-and-death

    1. adjective extremely important
      Synonyms: all-important, consequential, critical, crucial, determining, earth-shaking, earth-shattering, essential, imperative, important, indispensable, life or death, meaningful, of vital importance, paramount, pivotal, serious, significant, urgent, vital, vitally important

    ارجاع به لغت life-and-death

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «life-and-death» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/life-and-death

    لغات نزدیک life-and-death

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی