صفت تفضیلی:
fierierصفت عالی:
fieriestآتشین، آتشبار، آتشیمزاج
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
fiery words
حرفهای تند
fiery kisses
بوسههای آتشین
fiery fumes
بخاریهای قابلاشتعال
his fiery nature
خلق زود خشم او
a fiery sore
زخم متورم و سوزناک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fiery» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fiery