آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Feverish

ˈfiːvrɪʃ ˈfiːvrɪʃ

صفت تفضیلی:

more feverish

صفت عالی:

most feverish

معنی feverish | جمله با feverish

adjective

تب‌دار، بی‌قرار، تب‌خیز

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The child's forehead felt feverish.

پیشانی کودک داغ بود.

a feverish patient

بیمار تب‌دار

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a damp, feverish, unhealthy place

محلی مرطوب و تب‌آور و ناسالم

He couldn't sleep and his feverish thoughts were concentrated on tomorrow's game.

خوابش نمی‌برد و افکار شوریده‌ی او متوجه مسابقه‌ی فردا بود.

feverish activity

فعالیت تب‌گونه

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد feverish

  1. adjective having a high temperature
    Synonyms:
    hot fevered burning fiery inflamed febrile hectic burning up on fire above normal running a temperature flushed aguey pyretic having the shakes
  1. adjective excited, agitated
    Antonyms:
    calm cool content easy-going unexcited collected

سوال‌های رایج feverish

صفت تفضیلی feverish چی میشه؟

صفت تفضیلی feverish در زبان انگلیسی more feverish است.

صفت عالی feverish چی میشه؟

صفت عالی feverish در زبان انگلیسی most feverish است.

ارجاع به لغت feverish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «feverish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/feverish

لغات نزدیک feverish

پیشنهاد بهبود معانی