آخرین به‌روزرسانی:

Obsessive

əbˈsesɪv əbˈsesɪv

صفت تفضیلی:

more obsessive

صفت عالی:

most obsessive

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2

عقده‌ای، دستخوش یک فکر یا میل قوی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

an obsessive nurse

پرستار وسواسی

She is obsessive about cleanliness.

او در پاکیزگی وسواس دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد obsessive

  1. adjective characterized by or constituting an obsession
    Synonyms:
    obsessional

لغات هم‌خانواده obsessive

  • adjective
    obsessive

سوال‌های رایج obsessive

صفت تفضیلی obsessive چی میشه؟

صفت تفضیلی obsessive در زبان انگلیسی more obsessive است.

صفت عالی obsessive چی میشه؟

صفت عالی obsessive در زبان انگلیسی most obsessive است.

ارجاع به لغت obsessive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «obsessive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obsessive

لغات نزدیک obsessive

پیشنهاد بهبود معانی