همچنین میتوان از obsessionally بهجای obsessively استفاده کرد.
بهطور وسواسگونه، با وسواس فراوان، بهطور وسواسی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They obsessively planned every detail of the wedding.
آنها با وسواس فراوان تمام جزئیات عروسی را برنامهریزی کردند.
He obsessively spends all his time cleaning the house.
او بهطور وسواسگونهای تمام وقتش را صرف تمیز کردن خانه میکند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «obsessively» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/obsessively