Pyretic

paɪˈretɪk paɪˈretɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
وابسته به تب، تب‌آور، داروی تب‌بر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pyretic

  1. adjective Being at a higher temperature than is normal or desirable
    Synonyms: hot, febrile, febrific, feverish, hectic
    Antonyms: antipyretic

ارجاع به لغت pyretic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pyretic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pyretic

لغات نزدیک pyretic

پیشنهاد بهبود معانی