معنی fever pitch به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈfiːvər pɪtʃ ˈfiːvə pɪtʃ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
پرتنش، جنجالی، به اوج رسیده
- - Campaigning is reaching fever pitch for elections on November 6.
- - تبلیغات برای انتخابات 6 نوامبر به اوج خود رسیده است.
- - Excitement rose to fever pitch the day before the procession.
- - یک روز قبل از راهپیمایی هیجان به اوج خود رسید.

ارجاع به لغت fever pitch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «fever pitch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fever-pitch

لغات نزدیک fever pitch

پیشنهاد بهبود معانی

دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری