آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Impatient

ɪmˈpeɪʃnt ɪmˈpeɪʃnt

صفت تفضیلی:

more impatient

صفت عالی:

most impatient

معنی impatient | جمله با impatient

adjective B2

ناشکیبا، بی‌صبر، بی‌تاب، بی‌حوصله، بداخلاق

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

I was impatient to go to Sherry.

برای رفتن پیش شری بی‌تاب بودم.

His father was an impatient man.

پدرش مرد بی‌حوصله‌ای بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He was impatient with injustice.

او تاب و تحمل بی‌عدالتی را نداشت.

He is impatient of people who boast.

او نمی‌توانست آدم‌های خودستا را تحمل کند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد impatient

  1. adjective unable, unwilling to wait

Collocations

impatient of

ناتوان در تحمل چیزی، نابردبار نسبت به

سوال‌های رایج impatient

صفت تفضیلی impatient چی میشه؟

صفت تفضیلی impatient در زبان انگلیسی more impatient است.

صفت عالی impatient چی میشه؟

صفت عالی impatient در زبان انگلیسی most impatient است.

ارجاع به لغت impatient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impatient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impatient

لغات نزدیک impatient

پیشنهاد بهبود معانی