با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Antsy

ˈæntsi ˈæntsi ˈæntsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective adjective
(عامیانه) دستپاچه، بی‌صبر
- He is always antsy before the examinations.
- همیشه پیش از امتحانات کک به تنبانش می‌افتد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد antsy

  1. adjective fidgety
    Synonyms: anxious, edgy, impatient, on pins and needles, restless

ارجاع به لغت antsy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «antsy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/antsy

لغات نزدیک antsy

پیشنهاد بهبود معانی