خارشدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I felt itchy all over my body.
در تمام بدنم احساس خارش میکردم.
rough, itchy socks
جوراب زبر و خارشآور
I was fresh out of college and itchy for travel.
تازه از دانشگاه درآمده بودم و دلم برای مسافرت لک میزد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «itchy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/itchy