فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Crawly

ˈkrɒli ˈkrɒli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • adjective
    خزنده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد crawly

  1. adjective Experiencing a repugnant tingling sensation
    Synonyms: creepy

ارجاع به لغت crawly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «crawly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/crawly

لغات نزدیک crawly

پیشنهاد بهبود معانی