آیکن بنر

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

بلک فرایدی - تا ۴۴٪ تخفیف

خرید با تخفیف
آخرین به‌روزرسانی:

Impatience

ɪmˈpeɪʃns ɪmˈpeɪʃns

معنی impatience | جمله با impatience

noun C2

بی‌تابی، بی‌صبری، ناشکیبایی، بی‌حوصلگی، بی‌طاقتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

His impatience was revealed by his visage and his trembling hands.

ناشکیبایی او از قیافه و دستان لرزانش پیدا بود.

He waited with obvious impatience.

او با بی‌قراری آشکار منتظر شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد impatience

ارجاع به لغت impatience

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «impatience» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/impatience

لغات نزدیک impatience

پیشنهاد بهبود معانی