با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Afire

əˈfaɪr əˈfaɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adverb
    شعله‌ور، درحال سوختن
    • - The boys set the cardboards afire.
    • - پسرها مقواها را به آتش کشیدند.
    • - He was afire with religious zeal.
    • - شور مذهب در درونش شعله می‌زد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد afire

  1. adjective on fire
    Synonyms: aflame, burning

ارجاع به لغت afire

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «afire» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/afire

لغات نزدیک afire

پیشنهاد بهبود معانی