در دشت، در صحرا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fierce warriors rushed afield.
جنگاوران خونآشام به رزمگاه هجوم آوردند.
People from as far afield as Kish and Mashhad came to the wedding.
مردم از جاهای دور دستی مثل کیش و مشهد به عروسی آمدند.
from farther afield
از محلهای دورتر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «afield» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/afield