آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Galvanic

ɡælˈvænɪk ɡælˈvænɪk

معنی galvanic

adjective

وابسته به برق مستقیم، وابسته به برق باتری، وابسته به برق شیمیایی

adjective

محرک، (به‌وسیله‌ی شوک الکتریکی) تحریک‌شده، تکان‌دهنده، هیجان‌آور، تشنج‌زا، انگیزنده (galvanical هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد galvanic

  1. adjective affected by emotion as if by electricity; thrilling
    Synonyms:
    electric galvanizing galvanising
  1. adjective pertaining to or producing electric current by chemical action
    Synonyms:

ارجاع به لغت galvanic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «galvanic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/galvanic

لغات نزدیک galvanic

پیشنهاد بهبود معانی