فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Excitedly

ɪkˈsaɪt̬ɪdli ɪkˈsaɪtɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
از روی هیجان، با هیجان، با شور و شوق، مشتاقانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He chatted excitedly to his parents about what he learned in science.
- او با هیجان با والدینش درباره‌ی آنچه در علم یاد گرفته بود، صحبت کرد.
- He talked excitedly about his father's new car.
- او با شور و شوق درباره‌ی ماشین جدید پدرش حرف زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد excitedly

  1. adverb agitatedly
    Synonyms:
    heatedly wildly madly restlessly frantically feverishly eagerly tensely breathlessly furiously passionately hotly uncontrollably uncontrolledly hysterically frenziedly apprehensively erratically tempestuously

لغات هم‌خانواده excitedly

ارجاع به لغت excitedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «excitedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/excitedly

لغات نزدیک excitedly

پیشنهاد بهبود معانی