امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Excitedly

ɪkˈsaɪt̬ɪdli ɪkˈsaɪtɪdli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B1
از روی هیجان، با هیجان، با شور و شوق، مشتاقانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He chatted excitedly to his parents about what he learned in science.
- او با هیجان با والدینش درباره‌ی آنچه در علم یاد گرفته بود، صحبت کرد.
- He talked excitedly about his father's new car.
- او با شور و شوق درباره‌ی ماشین جدید پدرش حرف زد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد excitedly

  1. adverb agitatedly
    Synonyms:
    heatedly hysterically restlessly frantically frenziedly eagerly breathlessly feverishly uncontrolledly uncontrollably erratically tempestuously passionately hotly madly wildly furiously tensely apprehensively excitably

لغات هم‌خانواده excitedly

ارجاع به لغت excitedly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «excitedly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/excitedly

لغات نزدیک excitedly

پیشنهاد بهبود معانی