آتشفشانی
The geologists collected samples of volcanic rock from the mountain slope.
زمینشناسان، نمونههایی از سنگ آتشفشانی را از دامنهی کوه جمعآوری کردند.
Scientists study volcanic eruptions to predict future natural disasters.
دانشمندان فورانهای آتشفشانی را مطالعه میکنند تا بلایای طبیعی آینده را پیشبینی کنند.
خشمگین، انفجاری، پرخاشگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Volcanic emotions erupted after years of hidden resentment.
احساسات انفجاری پساز سالها کینهی پنهان فوران کرد.
The politician’s volcanic speech shocked both supporters and opponents.
سخنرانی پرخاشگرانهی سیاستمدار، هم هواداران و هم مخالفان را شگفتزده کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «volcanic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/volcanic