فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Mercurial
mɜrːˈkjʊriəl
mɜːˈkjʊəriəl
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
adjective
ادبی چالاک، تند، متغیر، سریع، ناپایدار، بی‌ثبات، تندپا
Her mercurial mood swings make it difficult to predict how she will react to any given situation.
تغییرات خلقی سریعش پیش‌بینی اینکه به هر موقعیت چگونه واکنش نشان خواهد داد را سخت می‌کرد.
The stock market is known for its mercurial nature.
بازار سهام به ماهیت بی‌ثباتش شناخته می‌شود.
adjective
پزشکی جیوه‌ای، جیوه‌دار، وابسته به جیوه، ایجادشده از جیوه، سیمابی
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی
مترادف و متضاد mercurial
-
adjective flighty, temperamentalSynonyms:changeable unstable variable fickle erratic capricious volatile impulsive inconstant unpredictable fluctuating mobile movable irregular elastic resilient lively spirited lighthearted buoyant flip up-and-down effervescent quicksilver blowing hot and cold yo-yo sprightly short-fuse expansive ticklish lubricious flaky mad gay bubbleheaded gaga irrepressibleAntonyms:calm tranquil unchangeable unvarying unperturbable
ارجاع به لغت mercurial
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «mercurial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mercurial
لغات نزدیک mercurial
- - mercilessly
- - mercurate
- - mercurial
- - mercurialize
- - mercuric