فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Up-and-down

ˈdaʊn ˈdaʊn ˈʌpənˈdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • adjective B2
    بالا و پایین، فراز و نشیب، پست و بلند
  • adjective
    متغیر، دگرسان‌گر، ناثابت
  • adjective
    عمود
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد up-and-down

  1. adjective
    Synonyms: bobbing, perpendicular, seesaw, uneven, vacillating, vertical, yoyo

ارجاع به لغت up-and-down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «up-and-down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/up-and-down

لغات نزدیک up-and-down

پیشنهاد بهبود معانی