شکل نوشتاری دیگر این لغت: light-hearted
شاد، بانشاط، سرگرمکننده، خوشمشرب، بیغلوغش، بیتکلف، غیرجدی، سبک
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The meeting began with some lighthearted conversation.
جلسه با چند گفتوگوی سرگرمکننده شروع شد.
Despite the serious topic, the movie manages to stay lighthearted.
باوجود موضوع جدی، فیلم توانسته حالوهوایی بانشاط داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lighthearted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lighthearted