صفت تفضیلی:
merrierصفت عالی:
merriestشاد، شاددل، شادکام، خوش، خوشحال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The music made them merry.
موسیقی آنها را شنگول کرد.
a merry old widow
بیوهزن زندهدل
the merry whistling of the schoolboys
سوتزدن شاد بچهمدرسهایها
merry old England
انگلیس کهن و طربانگیز
in the merry month of May
در ماه شادیآور مه
a merry song
ترانهی شاد
شادی کردن، خوش بودن، عیش و طرب کردن
کریسمس مبارک!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «merry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/merry