پرهیاهو، پرسروصدا، هیجانانگیز، معرکه، محشر، عالی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The roller coaster ride was a rip-roaring experience.
سواری با ترن هوایی تجربهای هیجانانگیز بود.
The football game was a rip-roaring match.
این بازی فوتبال مسابقهای پرسروصدا و پرهیاهو بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rip-roaring» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rip-roaring