شکل جمع:
comicsدر معنای دوم در انگلیسی آمریکایی بهجای comic از comic book هم استفاده میشود.
خندهدار، مضحک، طنز، کمدی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
He likes to wear comic hats.
او دوست دارد کلاههای مضحک سر بگذارد.
The play was a comic masterpiece, full of witty dialogue.
این نمایشنامه، شاهکار کمدی بود، پر از دیالوگهای هوشمندانه.
We found the situation comic despite the underlying seriousness.
این موقعیت باوجود جدی بودن، برای ما خندهدار بود.
The comic elements of the story made it more enjoyable.
عناصر طنز داستان آن را لذتبخشتر کرد.
کمیک، کتاب مصور، داستان مصور
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I enjoy reading a good comic in my free time.
من از خواندن کمیک خوب در اوقات فراغتم لذت میبرم.
She collects every issue of her favorite comic.
او هر شماره از کمیک موردعلاقهاش را جمعآوری میکند.
The bookstore has a large section dedicated to comics.
این کتابفروشی بخش بزرگی را به کتابهای مصور اختصاص داده است.
کمدین
The comic had the audience roaring with laughter.
کمدین باعث شد تماشاگران از خنده منفجر شوند.
The comic's jokes were clever and original.
جوکهای کمدین هوشمندانه و بدیع بودند.
The audience loved the comic's energy and enthusiasm.
تماشاگران انرژی و اشتیاق کمدین را دوست داشتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «comic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comic