صفت تفضیلی:
goofierصفت عالی:
goofiestاحمق، کارنکن، از زیر کار در رو، لوس و مهمل، پریشانعقل، اشتباهکار، شورتی، دستوپاچلفتی، خندهآور
Despite his goofy appearance, he is an intelligent and hard-working person.
باوجود ظاهر خندهدارش آدم باهوش و پرکاری است.
I like Jim, but he's a little goofy.
از جیم خوشم میآید؛ اما او کمی احمق است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «goofy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/goofy