امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Empty-headed

    ˌemptɪˈhedɪd ˌemptɪˈhedɪd
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    تهی مغز، احمق

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد empty-headed

    1. adjective flighty, scatterbrained
      Synonyms:
      silly stupid brainless ignorant frivolous dizzy vacant giddy harebrained skittish featherbrained inane vacuous uneducated illiterate know-nothing untaught unschooled
      Antonyms:
      intelligent smart sensible cognizant slick

    ارجاع به لغت empty-headed

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «empty-headed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/empty-headed

    لغات نزدیک empty-headed

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دودگیر دور از جاده دور از مد نظر دور افتاده کردن دور زدن یک مانع دور سر گردانی دور لگام دوران انتقاد دوران زوال دوران کیهان دوران خدمت نظام دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون دورفتاده دورنما مانند دوره فروشی کردن دورگه شدگی دورین دوزندگی کردن دوست خواهروار دوطرفگی