نادان، جاهل، بیاطلاع
I can't believe I wasted my time explaining the concept to that know-nothing.
باورم نمیشود که وقتم را برای توضیح مفهوم به آن نادان هدر دادم.
My know-nothing coworker always asks the most basic questions during meetings.
همکار جاهلم همیشه ابتداییترین سؤالات را در طول جلسات میپرسد.
لاادری، نمیدانمکیش
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a know-nothing philosopher
فیلسوف نمیدانمکیش
The know-nothing believes that it is impossible to truly know if a higher power exists.
لاادری بر این باور است که نمیتوان بهدرستی دانست که آیا قدرت برتر وجود دارد یا خیر.
(Know-Nothing) عضو یک سازمان سیاسی مخفی آمریکایی در قرن نوزدهم که با نفوذ سیاسی مهاجران و کاتولیکهای رومی مخالف بود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «know-nothing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/know-nothing