فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Know-nothing

noʊˌnoʊθɪŋ ˈnəʊnəʊθɪŋ

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun

نادان، جاهل، بی‌اطلاع

I can't believe I wasted my time explaining the concept to that know-nothing.

باورم نمی‌شود که وقتم را برای توضیح مفهوم به آن نادان هدر دادم.

My know-nothing coworker always asks the most basic questions during meetings.

همکار جاهلم همیشه ابتدایی‌ترین سؤالات را در طول جلسات می‌پرسد.

adjective noun

لاادری، نمی‌دانم‌کیش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a know-nothing philosopher

فیلسوف نمی‌دانم‌کیش

The know-nothing believes that it is impossible to truly know if a higher power exists.

لاادری بر این باور است که نمی‌توان به‌درستی دانست که آیا قدرت برتر وجود دارد یا خیر.

noun

(Know-Nothing) عضو یک سازمان سیاسی مخفی آمریکایی در قرن نوزدهم که با نفوذ سیاسی مهاجران و کاتولیک‌های رومی مخالف بود

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد know-nothing

  1. noun an ignorant person
    Synonyms:
    uneducated person ignoramus illiterate imbecile clod

ارجاع به لغت know-nothing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «know-nothing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/know-nothing

لغات نزدیک know-nothing

پیشنهاد بهبود معانی